« راه درجهان یکی است و آن اشویی است »
خجسته جشن اردیبهشتگان، جشن گرامی داشت اشويی را ازسوی خود و دیگر گرامی هموندان انجمن موبدان تهران و همه موبدان و موبدیاران سراسر کشور، به همه شما باشندگان در این مجلس و همه زرتشتیان و ایرانیان در هر کجای گیتی که به سرمیبرند، فرخنده باد گفته، تندرستی، شادکامی و پیروزی برای همگان آرمان دارم. در دوران بسیار پیچیده، عجیب، استثنایی و در برخی موارد بسیار مبهمی زندگی میکنیم. جهان روز به روز و دقیقه به دقیقه در حال تغییر است. حتی بسیاری از اندیشمندان و بخردان نیز در شناخت درست از غلط، نیک از بد، حق از باطل و راست از دورغ دچار سردرگمی شدهاند. بسیاری از بنیاد اندیشهها و باورهای پیشین ما را بخردانه یا نابخردانه، با تبلیغات راست و دروغ درهم شکستهاند و میشکنند، در حالیکه اندیشهای کارساز و موثری ندارند که جایگزین نمایند.
از کودکی به ما آموختهاند که زمانی که برای خرید چند کیلو میوه به بازارمیرویم، بتوانیم به راحتی میوه کال را از رسیده، و رسیده را ازپوسیده تشخیص دهیم و انتخابات کنیم، اما شوربختانه کمتر به ما آموختهاند که چگونه و با چه ابزاری بتوانیم اندیشههای کال را از رسیده، سالم را از ناسالم و باورهای پوسیده و ارتجاعی و مخرب را از باورهای سازنده و پیشرو و تعالی بخش، و در یک کلام باورهای راستین را ازاندیشههای دروغین تشخیص داده، جدا کرده و بر پایه خرد و وجدان شخصی و با اراده و اختیار کامل بهترین را انتخاب نماییم.
براستی چرا باید اجازه دهیم که گرامیترین فرصتهای زندگی ما صرف شنیدن سخنهای یاوه و پوچ این و آن شود، تا اینچنین مغز ما را شستشو دهند، که تخم مرغ سرشار از پروئنین خود را بفروشیم و پفک نمکی برای بچههای مان بخریم و یا دسترنج خود را بدهیم و مشتی سیگار خریداری کرده، دود کنیم و برای خود هزار جور درد و مرض فراهم نماییم. براستی تا کی باید اینچنین سرگشته ماند. چرا باید مشکلات ما انسانها در قرن بیست و یکم هم همان مشکلاتی باشد که اشوزرتشت در کتاب آسمانی زرتشتیان گاتاها بیان فرموده است. براستی چرا با این همه پیشرفتهای مادی که بشر در عرصه علم و تکنولوژی داشته است، دربخش مینوی این همه از وجدان (دائنه) انسانی و رسیدن به مقام سپنتهمنی و آدمیت دور گردیده است...
اشوزرتشت در 3746 سال پیش به این مهم پیبرد و برای رسیدن به حقیقت، پایه اندیشه خود را بر«شک کردن» گذارد و سالها با تلاش پیگیر و راستین، صیقلی شده و دور ازهرگونه تعصب درعالم اندیشه به پژوهش پرداخت. تا فر اهورایی خویش را یافت و با «او»ی یکتا و بیهمتا ارتباط برقرار کرد و به حقایقی بسیار پیبرد تا در عصر نانوتکنولوژی نیز که دانش بشری چندین ملیون برابر بیش از دانش دوران پیامبراست، بسیاری از اوستا شناسان و اندیشمندان و بخردان را شگفت زده کرده است.
سه اصل زندگی بخش پیامبرما، بنیاد اندیشهها را سامان بخشید و «نیکی» آن دسته از رفتارهایی شناخته شده، که خوشبختی را برای دیگران فراهم نماید و بر پایه خرد (منه) و وجدان (دائنه) به انجام رسد و به دروگ (دروغ) آلوده نشود و از جاده اشویی (راستی و پاکی) خارج نشود.
بیتردید میدانیم که این فرمول در همه موارد صادق است که «باورها» ست، که «خلق و خو و اخلاق و رفتار» میسازد و اخلاق» قانون مینویسد و قانون» حدود آزادی و امنیت را تعریف میکند و «عدالت» برقرار مینماید و میدانیم که همه اندیشههای بشر از به این سه دسته مهم خارج نیست:
1. اندیشهها یا باورهای واقعی یا رئالیستی که برحقایق و واقعیات تکیه دارد (علم و دانش نیز بدنبال شناخت و اسقرار این دسته از اندیشههاست).
2. اندیشههای فراواقعی که انسان را پرواز کردن میآموزد و تعالی بخش و انسانیت گستر و سپنتهمن سازاست.
3. اندیشه های فروواقعی که قومی و گروهی و فرقهای فکر میکند و انسان را از آدمی زیستن دورمیگرداند و بال و پر انسان را میشکنند و فرومایگی میآموزد و دیو و اهریمن سازاست.
یکی از برترین آموزشهای اشوزرتشت که در گاتاها کتاب آسمانی زرتشتیان برای نخستینبار مطرح شد و توسط انجمن مغان به ریاست پیامبر و پس از ایشان توسط «زرتشتروتَمَهها» و «موبدان بزرگ» پیگیری شد تا انسانها را بهراستی راه راستین تشخیص نیک از بد و راست از دروغ بیاموزد، تا راه شناخت و انتخاب راههای فراواقعی و انسانساز را آموخته و جایگزین اندیشههای فرو واقعی و اهرمنسازهدایت نماید. ایمان به «اهورامزدا» بر اساس شناخت «اشا» و ایجاد «عشق راستین» در رسیدن به دانای کل و پیمودن راههای رسیدن به «سپنتهمن» شدن بود که به این مجموعه «هفت امشاسپندان» ، «هفت پایه عرفان زرتشتی» نامیده شد. و در باور و فرهنگ ایرانی بهصورت «هفت شهرعشق» و «هفت خوان رستم» به زندگی خود ادامه داده و امروزه نیز اندیشمندان و بخردان به دنبال آموزش و پرورش از این طریق راستین میباشند. وهومن (نیک منشی)، اردیبهشت (راستی و پاکی و عشق اهورایی)، شهریور (شهریاری بر خویش و تسلط بر نفس)، سپنتهآرمیتی (مهر و پیمان و آرامش)، خورداد (دانش اندوزی تا رسیدن به مرز رسایی) و امرداد (جاودانگی) رسیدن به تعالی کامل و«سپنتهمن شدن» و«یکی شدن با خداوند جان وخرد» میدانیم.
در میان این هفت جاودانه که درباور اشوزرتشت به تجلی درآمد و توسط نیاکان با فر و شکوه ما، بال و پرداده شد و درمیان بهدینان رشد کرد و آموزش داده شد و به تکامل رسید. باور به «اشه وهیشته یا اردیبهشت» که دومین پایه رسیدن به مقام سپنتهمنی شناخته شده و به مفهوم «بهترین راستی» است، برترین مقام را یافت و«آتش» نماد آن شناخته شد. «اَشا یا اَرتَه» اوستایی که به مفهوم«راستی و پاکی و عشق اهورایی» میباشد، بعدها به واژه «عشق» تغییر نام داد، اما مفهوم واقعی خویش را در باور ایرانی برجای گذارد و عرفای زیادی از جمله بسیاری از بهدینان همانند ایسدواستر و مهرآسپند و تنسر تا آذرگشسبها و شهزادیها را در دامان این باور و فرهنگ پرورش داد و ابوعلی سینا، فردوسی، سهروردی، عطار و حافظ و بسیاری دیگر از بخردان را عاشقانه به دنبال خود کشانید و در دیگر فرهنگهای ملل نیز تاثیرگذار شد و راه راستین «زندگی کردن» را به بخردان آموخت تا بتوانند به مقام جاودانگی رسیده و در«وهشیتم مینیو(بهشت)» با بهترین جای مینوی که در تصور میگنجد، جایگیرند و نامی نیک ازخود برجای گذارند و به راستی ابدی شوند.
اشوزرتشت با شناخت درست خداوند یکتا و بیهمتا، او را اهورامزدا یعنی هستی بخشی ابردانا شناخت و نام نهاد. درک کرد که هر پدیدهای که در جهان حادث میشود، حاصل عملکرد قانون دقیقی است که «اشا» نامیده میشود و به انسان آموخت که با بهترین ابزاری که در دست دارند باید به دنبال کسب دانش باشند تا این قوانین بسیار دقیق حاکم بر طبیعت را بشناسند و با آن هماهنگ گردند تا هم خود وهم جامعه انسانی را از ورطه نیستی و نابودی نجات بخشیده، در مسیر تعالی و تکامل و انسانی زیستن و سپنتهمن شدن رهنمون شوند.
انجمن مگان با شناخت اندیشههای والای پیامبر آریایی خویش، به این آگاهی رسید که هر روز دارای پنج گاه (فرصت) کاملا طبیعی است که هر بهدین میتواند با شناخت این گاهها و با تکیه بر نیروی لایزال اهورامزدا و بهینه استفاده کردن ازمفاهیم نام روز، با سرودن کلمات مانتره اوستا و آموختن مفاهیم اهورایی آن و با احساس مسئولیت و برنامه ریزی وهمگام و همراه شدن با همه نیکان و وهان و اشونان جهان و دوری کردن از دروگوندان و آگاه کردن نادانان، میتواند بهترین زندگانی را که شایسته ستایش است از برای خود فراهم نماید.
هر روز از ماه نامی ایزدی (ستودنی) و هر ماهی نامی از میان روزها، متناسب با آب و هوای ایران بر آن نهاده شد و سالنامه زرتشتیان را بگونهای تنظیم نمودند که هنوزهم از دقیق ترین و کارآمدترین تقویمهای جهان است و شایسته دانستهشد که نام هر روز که با نام ماه برابر میشود، بهدینان جشنی بیارایند و دركنار ستایش خداوند یکتا و بیهمتا، به شادی بپردازند و دین و فرهنگ آموزند و از یکدیگر انرژی گیرند و همازورشوند.
اینک نوبت هر کدام از ما زرتشتیان از پیر و جوان و خرد و کلان است که به این حقیقت پیببریم که به راستی «راه درجهان یکی است وآن راه راستی است». مفاهیم جشن اردیبهشتگان را که برخواسته ازاین نام نیک اشویی است را بهدرستی بشناسیم و در تمام مراحل زندگی، منه (خرد) و دائنه (وجدان) را فرا راه خود قرارداده، نیکی را از بدی بر پایه این ترازوی بسیار دقیق، ازیکدیگر باز شناسیم و نیکی ستودنی را در پرتو راستی و شادی در زندگی اختیار کنیم و بهکاربندیم و کوشش کنیم که به مفهوم واقعی «زندگی» که در واژه به معنی «زایندگی» است، عمل کنیم و زندگی بدون زایندگی را زندگی راستین ندانیم و با دانش «هفت پایه عرفان زرتشتی» را بهدرستی بیاموزیم و با درک و آگاهی دقیق و درست، «من» خویش را بهسوی «هومنی» و «وهومنی» و اگر توانستیم «سپنته منی» به پیش ببریم تا نه تنها موجب افتخار خود و خانواده و شهر و کشور خویش گردیم، بلكه توان آن رابیابیم تا به گفته گاتاها «دیگر مردمان را نیز بسوی نیکی و راستی، و جهان را بسوی آبادی و پیشرفت رهنمون گردیم».
بیتردید، برای همازور شدن با اشونها، نخست باید «اشا» را شناخت و اندیشههای والای پیامبرمان اشوزرتشت را به درستی درک کرده، درخود پرورش دهیم تا بتوانیم به راستی «اشونان (راست کرداران)» را از «دوروگوندان (دروغ پرستان)» و «نادانان» تشخیص داده، بازشناسیم و با خرد با دروغ و دروغ پرستان مبارزه کنیم و نادانان را آگاهی دهیم و دانش آموزیم تا دستآویز دروگوندان قرار نگیرند و به بیراهه کشانیده نشوند.
دراینجا لازم میدانم ازهمه هموندان انجمن موبدان تهران و هفت گروهی که با عناوین گوناگون با انجمن موبدان تهران همکاری مینمایند و همه دانشجویانی که از راههای دور و نزدیک برای فراگیری دانش دین، چه در تهران و یزد وکرمان، در کلاسهای آموزش دین و فرهنگ انجمن موبدان شرکت مینمایند و بهدنبال یافتن راه درست و نیک و راستین در زندگی میباشند سپاسگزاري كنم. از همه انجمنها و سازمانهای زرتشتی و همه بهدینانی که به مدیریت دینی و فرهنگی خود احترام میگذارند و کوشش دارند با خردمندی «هم واژی» (هماهنگی و مدیریت) را در جامعه برقرارنمایند، سپاسگزاريم و به ویژه از جناب آقای موبد سروشپور که مسئولیت برگزاری این جشن را به عهده گرفتند و انجمن زرتشتیان تهران که یاری رسانمان شدند و همه هنرمندانی که در این نشست خجسته به اجرای نقش میپردازند و با درک درست رسالت دینی و فرهنگی خویش، اندیشههای والای زرتشتی را با زبان پرتوان «هنر» منتقل مینمایند، و همه عزیزانی که در برگزاری این جشن فرخنده یاریرسان انجمن موبدان خودشان شدند، و همه شما بهدینان ارجمند که با شرکت خود به شکوه این جشن افزودید و با احساس مسئولیت و رعایت سکوت و آرامش در برگزاری این جشن فرخنده یاری رسان شدید، کمال سپاسگذاری کنکاش موبدان را اعلام می نمایم و از اینکه نمیتوانیم آن گونه که شایسته و بایسته است از زحمات همه شما گرامیان سپاسگذاری کنیم ، پیشاپیش عذرخواهی می کنم.
بازهم خجسته جشن اَردیبهشت گان ، جشن گرامی داشت راستی را به همه شما جویندگان راه راستین و همه زرتشتیان و ایرانیان در سراسر جهان فرخنده باد می گویم.
دیرزیوید، شادزیوید، بکامه زیوید، گیتی تان باد به کامه تن، مینویتان باد به کامه روان
اَغنی اشوبید، همازوربیم، همازور هما اشوبیم
به یاری اهورامزدا - ایدون باد - ایدون ترج باد
رییس انجمن موبدان تهران
جشن اردیبهشت گان 3746 دینی زرتشتی
تالار جشنگاه مارکارتهران پارس
اَغنی اشوبید، همازوربیم، همازور هما اشوبیم
به یاری اهورامزدا - ایدون باد - ایدون ترج باد
رییس انجمن موبدان تهران
جشن اردیبهشت گان 3746 دینی زرتشتی
تالار جشنگاه مارکارتهران پارس