روانشاد دکتر عبدالعظیم رضایی که از او به پدر تاریخ ایران باستان یاد می کنند، کتابهای فراوانی درباره تاريخ ايران و ايران باستان تدوين و تاليف نموده كه از جمله مهمترين آنها ميتوان به «زرتشت كيست؟»، «زرتشت چه میگوید؟»، «تاريخ ده هزارساله ايران»،«گنجينه تاريخ ايران»، «تاريخ فرهنگ و تمدن ايران»، «سرشت و سيرت ايرانيان باستان»، «۱۲ هزاره پويندگي و پايندگي ايرانيان» و«انگيزه شكستها و پيروزيهاي ايرانيان در جنگها» اشاره كرد. دکتر رضایی سال گذشته در سن ۷۶ سالگي و بر اثر عفونت خوني روز چهارشنبه، ۱۲ تير ۱۳۸۷ در تهران درگذشت.
انجمن موبدان پیام زیر را برای آیین بزرگداشت این شادروان فرستاد که از سوی موبد دکتر مهراب وحیدی به نمایندگی از رییس انجمن موبدان در نخستین سالگرد درگذشت ایشان خوانده شد.
به خشنودی اهورامزدا
ما خواستاريم از زمره كساني باشيم كه مردم را به سوي راستي و نيكي و جهان را بسوي آباداني و پيشرفت رهنمون مي باشند (گاتاها هات 30 بند 9)
نام نيك گر بماند يادگار به كزو ماند سراي زرنگار
تاريخ پرفراز و نشيب اين كشور اهورايي، نوادر مردان و زناني دارد كه با از خودگذشتگي بسيار، از همه توش و توان خود براي شناخت راستي ها و گسترش نيكي ها، از هيچ كوششي دريغ ننمودند و نام ايران را پرآوازه كرده و فرهنگ ايراني را با جان و دل پاسداري نموده، به ديگران شناسانيده اند.
كه يكي از ارجمندترين اين فرهيختگان تاريخ روانشاد استاد عبدالعظيم رضايي پدر تاريخ ايران مي باشد. استاد رضايي براستي دريافته بودند كه ما ايرانيان بسيار كمتر از آنچه لازم است از پيشينه تاريخي و دانش و فرهنگ كشور خود باخبريم و به جهت موقعيت سوق الجيشي و انديشه انسان نگر حاكم بر مردمان اين مرز و بوم، در اثر هجوم بيگانگان از يوناني و تازي و ترك و تاتار گرفته تا بدانديشان و دشمنان و نادانان و فرصت طلبان داخلي، از بسياري از حقايق تاريخ و فرهنگ اين كشور اهورايي به دور افتاده، و براستي «هويت گم گشته» شده ايم و در زماني كه غربي ها كوشش دارند كه سرچشمه همه تمدن و فرهنگ جهان را از مغرب زمين و به ويژه يونان معرفي كنند و با تبليغات بي امان براي خود تاريخ سازي مي كنند. شناسنامه ملي ما ايرانيان را چنان از حقيقت تهي كرده و تحت تاثير باورها و فرهنگ هاي خود قرار داده اند كه، تشخيص هويت راستين ايراني، نه تنها براي جوانان كه بر بسياري از اهل قلم نيز معلوم نيست.
بايد توجه داشت كه مورخ، همانند پژوهشگر فيزيك يا شيمي كه با علوم تجربي سر و كار دارند، نمي توانند به همه حقايق تاريخي كه براستي اتفاق افتاده است، پي برد. بنابراين خواننده هر كتاب تاريخي و همانند آن ، بايد با آگاهي كامل از اينكه بسياري از گزارش هايي كه اين گونه كتاب ها نوشته اند، بر پايه علوم نقلي و برداشتهاي شخصي و علوم معقول تكيه دارد، را حقيقت كامل نپندارد و با ترديد به مطالب بنگرد و بياموزد كه براي يافتن و درك راستي ها بايد به چندين منبع به ويژه كتابهايي كه در زمانهاي نزديك تر به زمان حادثه، توسط تاريخ نويسان نوشته شده است و با مدارك و اسناد دقيق تر همراه است، مراجعه نمايد. شوربختانه در مورد پژوهشگران تاريخ ايران زمين، مسئله بسيار پيچيده تر و مشكل تر مي شود. چرا كه متاسفانه بر اثر تهاجم بي امان نادانان و كينه جويان تاريخ، بيشتر كتابها و رساله هاي نويسندگان گذشته اين سرزمين نابود شده و به ويژه تاريخ پژوهاني كه در مورد ايران پيش از اسلام به پژوهش مي پردازند بايستي به نوشته هاي بيگانگان و به ويژه يونانيان و اعراب مراجعه كنند و نمي توانند به منابع دست اولي كه از ايران باستان باقي مانده است، جز پنج بخش اوستا كه تنها بخش ديني و مذهبي زرتشتيان بوده و تعدادي نامه كه به زبان پهلوي، از پيش از اسلام باقي مانده و نوشتارهاي ايرانيان پس از اسلام و آثار تاريخي و كتيبه ها و مداركي از زيرخاك بيرون آورده شده است، استناد كند.
بر اساس اين باور علمي و كارشناسي كه مورد پذيرش تمام تاريخ نويسان راستين، به ويژه روانشاد فرزانه جناب آقاي دكتر عبدالعظيم رضايي بوده است. اين پژوهشگر خردمند و فرهيخته در تمام درازناي عمر پربار خويش، كوشش داشته است كه با مطالعه بسياري از كتابهاي پژوهشگرانه در مورد تاريخ ايران زمين، از كهن ترين زمان ممكن تاكنون اعم از خارجي يا ايراني و مقايسه و تجزيه و تحليل خردمندانه آنها، به «منطق تاريخ» رسيده و به راستي هاي بيشتري پي برد. كه در هفتاد جلد كتاب كه از ايشان باقي مانده است، به رشته تحرير آورده شده است.
اينجانب به عنوان موبد و پژوهشگر و رييس انجمن موبدان تهران كه تنها ارگان عرفي و رسمي و قانوني اداره كننده امور مينوي(ديني و فرهنگي) جامعه زرتشتيان ايران مي باشد، با مطالعه چند كتاب از اين استاد بزرگ، براستي به اين باور رسيده ام كه اين ابر مرد تاريخ ايران زمين يكي از بزرگترين پژوهشگران تاريخ اين سرزمين بوده و بر همه ايرانيان و ايرانيان و ايران دوستان از جمله زرتشتيان نيز شايسته است كه ياد اين دانشمند تاريخ و فرهنگ را گرامي داريم و از زندگي او درس گيريم. و با خواندن كتابهاي برجاي مانده از ايشان كه حاصل كوشش شبانه روزي اين فرهيخته انديشمند مي باشد به يافته ها و انديشه هاي ايشان نزديك گرديده و با كاوش بيشتر به راستي هاي افزون تري در مورد هويت و فرهنگ ايران و ايراني پي ببريم.
موبد دكتر اردشير خورشيديان
رييس انجمن موبدان تهران