بیتردید مهمترین عاملی که دین و فرهنگ زرتشتی را پاسداری کرده و در برابر دشمنان بیفرهنگ و بیرحم مقاومت کرده است، گویش دری و شناخت و پاسداشت سنتهای زیبای دینی و فرهنگی زرتشتیان بوده است.
در هر گاه نماز در « یتا اهو» میخوانیم که «در گوبیو ددت واستارم »:« بهدین وظیفه دارد که هر نیازمندی را دستگیری نماید.» از این دیدگاه، همه ما انسانها، بدون استثني، به نحوی نیازمند به حساب میآییم. برخی نیاز مادی دارند و برخی نیاز مینوی، ولی هیچ کس نمی تواند ادعا کند که بینیاز است. گیاهان «بار» میدهند. بانوان حامله را« باردار» میگوییم. تفاوت باردادن با مهمانی هم همین است. مهمانی میدهیم تا روزی بازپس گیریم. درحالیکه بار را بی دریغ میدهیم و انتظار برگشت آن را نداریم. شایسته است که همگی فرا گیریم که بخشی از در آمد خود را صرف داد و دهش نموده، در اجرای اینگونه مراسمهای خیرخواهانه ، باجان و دل شرکت کنیم . بیتردید با شرکت فعال و همیاری در این گونه مراسم، به تواناییهای خود بیشتر پی خواهیم برد و مشکلات مردم را بیشتر خواهیم شناخت و روحیه تعاون را آموزش خواهیم دید و درست زیستن و نیک رفتاری را فرا خواهیم گرفت و در نهایت این گونه باورهای انسان ساز و نیکی گستر وارد در زندگی روزمره و فرهنگ ما خواهد شد.
- گاهان بار به مفهوم گاهان ( زمان ) بار ( میهمانی خیرخواهانه از روی عشق و مهر ) دادن می باشد. زرتشتیان در سال شش گاه (مرتبه) که به «چهره» شهرت دارد. در هر چهره ، به مدت پنج روز به دیگر مردمان گیتی « بار مادی یا مینوی » پیشکش کرده و نیازمندان را دستگیری میکنند و مهر و داد میگسترانند.
زرتشتیان براین باور هستند که اهورامزدا، آفرینش جهان را در شش مرحله که شش چهره گاهان بار نامیده میشود، به انجام رسانیده است.
1- چهره میدیو زرم ( میان بهار) دراین گاه آسمان آفریده شده است .
2- چهره میدیوشهم گاه ( میان تابستان ) که هم زمان با روز آفرینش آب است .
3- چهره پیته شهم گاه ( آخرتابستان ) که دراین گاه ز مین آفریده شده .
4- چهره ایا ثرم گاه ( آغازفصل سرما) که رستنیها آفرینش یافته .
5- چهره میدیاریم گاه ( میان زمستان ) که جانوران آفریده شده است .
6- چهره همس پت میدیم گاه(هماهنگ بابرابری شب وروز) که انسان برخوردار از خرد (منه ) و وجدان (دائنا)، آفریده شده است.
باید بیشتر به خود آییم. به راستی دریغ است که این گونه رسوم زیبا و اندیشه برانگیز و سپندینه فراموش شود.
و همواره یادمان باشد که آیین (سنت ) گاهان بار به اندازهای گرامی بوده است که پس از اسلام نیز ایرانیان این سنت زیبا را فراموش نکرده و هنوزهم به سنت وقف اهمیت میدهند و به هربهانهای، در مراسم سوگواری یا شادی کوشش دارند که به داد و دهش پردازند. مقداری میوه تر یا خشک ( لرک ) یا آب میوه و غذاهای بسته بندی شده را بیدریغانه به هرکس که مراجعه کند، « بار» میدهند. چه خوبست که ما زرتشتیان نیز که از بنیانگذاران این فرهنگ بودهایم، این روش فرخنده را فراموش نکرده و دیگران را از دهش خویش بهرهمند و خوشنود سازیم.
پنج روز گاهانبار فرصتی است گرانبها که به دروننگری بپردازیم و این فرصت گران بها را از دست ندهیم. و از امروز کوشش کنیم که به سنتهای نیاکانی بیشتر توجه کرده و همبهره شدن « یعنی با هم بهره بردن از نعمتهای خدادادی » را بیاموزیم.
وظیفه خود بدانیم که دردمراسم گاه انبار به ویژه در واج یشت گاهان بار که در بامداد آغاز هر چهره در محل آتشکده برگزار میشود و دیگر آيینهای مشابه، در هر مکانی كه تشکیل میگردد ، فعالانه شرکت جوییم و با جمع همازور شویم و با داد و دهش به همازوری راستین و شادیها بیافزاییم.
دشمنیها را کنار نهیم، به افراد سالمند سر بزنیم، دوستان را دریابیم، نسبت به دیگر افراد جامعه احساس مسئولیت کنیم و یاریرسان باشیم. ازدروغ بپرهیزیم و راستی گستر باشیم.
همت وغیرت را درخود افزایش دهیم، عشق آموزیم و مهر ورزیم.و به راستی « از زمره کسانی شویم که جهان را به سوی آبادانی و مردمان را بسوی اشویی رهنمون مینمایند ».
همازور بیم، همازور هما اشوبیم
مراسم گاهان بار، چهره پیته شهم گاه
دبیرستان انوشیروان دادگر، تهران